محب دوستار. خواستار. به دل دوست دارنده. دارای علاقه. علاقه دار، مرتبط. (ناظم الاطباء) ، منسوب، متعلق، کسی که مسؤول مالیات محل ویا ده باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به علاقه دار شود
محب دوستار. خواستار. به دل دوست دارنده. دارای علاقه. علاقه دار، مرتبط. (ناظم الاطباء) ، منسوب، متعلق، کسی که مسؤول مالیات محل ویا ده باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به علاقه دار شود
آنکه ابریشم بافد و رشته و غیره از ابریشم سازد. و بهندی پطوه گویند. (آنندراج) ، سازندۀ نوار و قیطان. (ناظم الاطباء) ، کسی که ابریشم تابیده و نوار و قیطان فروشد. (ناظم الاطباء)
آنکه ابریشم بافد و رشته و غیره از ابریشم سازد. و بهندی پطوه گویند. (آنندراج) ، سازندۀ نوار و قیطان. (ناظم الاطباء) ، کسی که ابریشم تابیده و نوار و قیطان فروشد. (ناظم الاطباء)
دهی است جزء دهستان برغان بخش کرج شهرستان تهران واقع در 33هزارگزی شمال باختری کرج و 16 هزارگزی شمال راه شوسۀ کرج به قزوین. منطقه ایست کوهستانی و سردسیر دارای 72 تن سکنه. آب آن از رود خانه برغان تأمین میشود. محصولات آن غلات و لبنیات و میوه است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن مالرو است و از طریق کردان ماشین میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان برغان بخش کرج شهرستان تهران واقع در 33هزارگزی شمال باختری کرج و 16 هزارگزی شمال راه شوسۀ کرج به قزوین. منطقه ایست کوهستانی و سردسیر دارای 72 تن سکنه. آب آن از رود خانه برغان تأمین میشود. محصولات آن غلات و لبنیات و میوه است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن مالرو است و از طریق کردان ماشین میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)